آدمهای خوب شهر

Sunday, November 06, 2011

جوگیر شدن با چاشنی ترحم!

ما همیشه عادت داریم به افرادی برچسب گدا بزنیم که دستشون رو جلوی دیگران دراز می کنن در حالی که بسیاری از آدم های به ظاهر مایه دار که دستشون به دهنشون میرسه روی هرچی گداست رو سفید کردن.

دیروز عصر برای خرید تنقلات وارد فروشگاهی شدم در حین خرید پیرمردی وارد مغازه شد و با اشاره به نوعی از شکلات قیمت آن را پرسید مغازه دار گفت کیلویی ۴۰۰۰ تومان ،پیرمرد نگاهی به پول های دستش کرد که جمعاً ۵۰۰ تومان نمی شد گفت پولم کمه به اندازه  ی همین پولی که دارم بهم شکلات بده اما فروشنده گفت کمتر از هزار تومان نمی فروشیم پیر مرد گفت برای دخترم میخوام و فروشنده کلاً خودش رو به کوچه علی چپ زد پیرمرد هنوز به شکلات ها خیره بود و پول های دستش رو جا به جا می کرد.با دیدن این صحنه از فروشنده خواستم به حساب من یک کیلو شکلات بهش بده پیر مرد کلی تشکر کرد و منم چهار هزار به فروشنده دادم و پشت سر پیرمرد برای خروج از فروشگاه به راه افتادم  که فروشنده  پرسید پس خرید خودتون گفتم دوست ندارم از شما خرید کنم  و رفتم مغازه ی بغلی و از همون جا خرید کردم .
 حس ترحمم برای پیرمرد و بچه پرو شدنم برای فروشنده صحنه ی جالبی شد که خودمم خنده م گرفت چون فروشنده بیش از ۱۵ دقیقه خرید های من رو وزن می کرد و کنار میذاشت اما آنقدر با قاطعیت بهش گفتم دوست ندارم از شما خرید کنم که اصلا جرات نکرد اعتراض کنه

نویسنده: مریم (وبلاگ بانوی جنوب)

Labels:

2 Comments:

  • ممنون که لینک دوستمو گذاشتید

    By Anonymous فرزانه, at 8:38 AM  

  • Afarin be shoma...
    ey kash hame intor fekr konim...

    By Anonymous Anonymous, at 1:55 PM  

Post a Comment

<< Home