آدمهای خوب شهر

Friday, January 07, 2011

کاسب مسئول!

از گودر پیدا کردم:

نزدیک مدرسمون یه گیم نتی بود که موقع امتحانا هیشکدوم از بچه مدرسه ای ها رو را نمیداد.

Labels:

3 Comments:

  • مدتهاست که من صف نونوایی نرفتم. صبح میریم سرکار شبم برمیگردیم خونه همه چی آماده‌س( زندگی به شیوه سرباری). جمعه رفتم چند تا بربری بگیرم بعد از سالها بعضی از این جوونای این دوره و زمونه هم نه حیایی نه حجابی نه شرمی؛ قدیما ما وقتی میخواستیم به مسئولین فحش بدیم نگاه میکردیم محیط مردونه باشه بعد چهار تا بزرگتر دور و برمون نباشه. سه تا پسر نوجوون این قضیه مردم نون خوب بخورن اوس محمود رو دست گرفتن خنده‌بازار اون وسط مسطا هم حرفای بدبد میزنن. یه پیرمردئه پشت من از اون خوش‌تیپای با صفا و با حال گمان کنم از دعای ندبه هم برمیگشته دست اونی که از بقیه بی‌تربیت‌تر بود رو گرفته آورده عقب یه گعده گرفتیم داره نصیحت میکنه این طرح هدف‌مند کردن خیلی طرح خوبیه. باید به موفقیتش کمک کرد حتی اگه از این جماعت دل خوشی نداری و از این‌جور حرفا...
    بعد داره یه سری تحلیل ارائه میده، وجدانا از همه یادداشت‌ها و مقاله‌ها و گفت‌وگوهایی که تا حالا درباره یارانه‌ها خوندم بهتر . این پسره هم هی حرفای بی‌ربط و باربطش رو ادامه میده نمیذاره از حرف زدنای آقائه لذت ببریم. لبخندایی که میزد، حوصله‌ای که به خرج میداد، از همه مهمتر دغدغه‌ای که تو رفتارش حس میشد برام جالب بود. با خوم فکر میکردم من اگه خدایی نکرده به سن این بنده خدا برسم عمرا حوصله خودمم داشته باشم چه برسه به اینکه دغدغه اجتماعی داشته باشم. بعدش کاشف به عمل اومد که با حضرتشون همکاریم. ایشون البته فیزیک تدریس میکنن. اوج ماجرا هم اونجا بود که هر چهارتای مارو دعوت کرد خونه‌شون آخر هفته دعای کمیل.

    By Blogger aem, at 2:34 AM  

  • مدتهاست که من صف نونوایی نرفتم. صبح میریم سرکار شبم برمیگردیم خونه همه چی آماده‌س( زندگی به شیوه سرباری). جمعه رفتم چند تا بربری بگیرم بعد از سالها بعضی از این جوونای این دوره و زمونه هم نه حیایی نه حجابی نه شرمی؛ قدیما ما وقتی میخواستیم به مسئولین فحش بدیم نگاه میکردیم محیط مردونه باشه بعد چهار تا بزرگتر دور و برمون نباشه. سه تا پسر نوجوون این قضیه مردم نون خوب بخورن اوس محمود رو دست گرفتن خنده‌بازار اون وسط مسطا هم حرفای بدبد میزنن. یه پیرمردئه پشت من از اون خوش‌تیپای با صفا و با حال گمان کنم از دعای ندبه هم برمیگشته دست اونی که از بقیه بی‌تربیت‌تر بود رو گرفته آورده عقب یه گعده گرفتیم داره نصیحت میکنه این طرح هدف‌مند کردن خیلی طرح خوبیه. باید به موفقیتش کمک کرد حتی اگه از این جماعت دل خوشی نداری و از این‌جور حرفا...
    بعد داره یه سری تحلیل ارائه میده، وجدانا از همه یادداشت‌ها و مقاله‌ها و گفت‌وگوهایی که تا حالا درباره یارانه‌ها خوندم بهتر . این پسره هم هی حرفای بی‌ربط و باربطش رو ادامه میده نمیذاره از حرف زدنای آقائه لذت ببریم. لبخندایی که میزد، حوصله‌ای که به خرج میداد، از همه مهمتر دغدغه‌ای که تو رفتارش حس میشد برام جالب بود. با خوم فکر میکردم من اگه خدایی نکرده به سن این بنده خدا برسم عمرا حوصله خودمم داشته باشم چه برسه به اینکه دغدغه اجتماعی داشته باشم. بعدش کاشف به عمل اومد که با حضرتشون همکاریم. ایشون البته فیزیک تدریس میکنن. اوج ماجرا هم اونجا بود که هر چهارتای مارو دعوت کرد خونه‌شون آخر هفته دعای کمیل.

    By Blogger aem, at 3:33 AM  

  • چرا از تو گودر نميشه كامنت گذاشت
    در ضمن دست مريزاد با اين صفحتون

    By Anonymous Anonymous, at 2:04 AM  

Post a Comment

<< Home