آدمهای خوب شهر

Tuesday, January 04, 2011

ما و بیشتر دانستن

یکی می گفت جوانی همینطوری وسط میدان یک کپی کلمه را داده دستش. آن یکی می گفت توی اتوبوس یکی پیدا کرده. سومی می گفت توی جلسه نسبتا رسمی طرف به همه حاضرین یک کپی داده.
به این آدمها که فکر می کنم، که اینطور خطر می کنند، که من و تو بیشتر بدانیم، دلم می خواهد به همه شان خسته نباشید بگویم. دلم می خواهد بگویم حواسمان هست. و یک دنیا ازتان ممنونیم...

نویسنده: ف. م.

Labels:

2 Comments:

  • آي چقد خوبه!‌همچين تلخكامي مردمو كه مي بينم،‌مي گم خوب! حالا وقتشه! نصفه شبم باشه ميام اين جا پستاي جديدو مي خونم. مي گم: خوب در شد! مردم خوبن!

    By Blogger Jemadore, at 5:17 PM  

  • سلام خسته نباشيد. من عاشق مطالب وبلاگتون هستم چند وقته از توي گودر دارم مطالبتون رو دنبال ميكنم. يه مدت بود كه فكر ميكردم همه ي آدماي خوب مردن اما حال بهم ثابت شد اينطور نيست. هرروز خوندن مطالب وبتون كلي انرژي مثبت بهم ميده.راستي نميدونم اين خاطره به دردتون ميخوره و يا نه اما چند وقت پيش موقع برگشت از محل كار تو راه خونه كلي خريد كرده بودم. به زور داشتم كيسه هاي خريدرو ميبردم كه ديدم يه آقاي ميانسال سوار يه سمند تاكسي هي بوق ميزنه.اول فكر كردم مزاحمه.ديدم نه به سنش نميخوره مزاحم باشه. بعد فكر كردم ميخواد آدرس بپرسه.با بي حوصلگي وايسادم ببينم چي ميگه. اصرار كرد سوار ماشينش بشم منو برسونه.خجالت كشيدم اول قبول نكردم گفتم مزاحمش ميشم بعدش بهش گفتم اگه كرايه رو حساب كنه سوار ميشم. گفت باشه بيا بالا. سوار شدم. منو رسوند هركاري كردم كرايه رو نگرفت پاشو رو گاز گذاشت و رفت.بي هيچ توقعي.

    By Anonymous آريانا, at 3:19 AM  

Post a Comment

<< Home