کوهنوردی
عینهو فارست گامپ تو ایستگاه اتوبوس منتظرم، با چشای خیسی که حالا دیگه دارن تو افق ناپیدای اتوبان اسکی رو اب میرن به اون چهارتا بدبختی فکر میکنم که قراره راهنمای کوه شون باشم.
نخیر هیشکی واسه ما تربچه هم خورد نمیکنه...
همچی یه نموره رفته بودم تو لک و داشتم توی ابر بالای سرم با ماشین کوکی بچه گیم تو اتوبان تک چرخ میزدم اونم با چرخ عقب که یهو ... یهو دیدم یه 206 از اونا که بربچ داش سیا اینا جمع کرده بودن، جلو پام وایستاد، شیشه اش ازینا بود که دسگیره نداره و خودش میاد پایین. اومد پایین. دو تا بابابزرگ مهربون گفتن: جوون ما رو کوه نمی بری؟
تا خود قله بردنم.
زمستون توچال رفتین؟
نویسنده:
امین
Labels: همشهری ها توی خیابانهای شهر
0 Comments:
Post a Comment
<< Home