آدمهای خوب شهر

Wednesday, January 31, 2007

اگه پرتقال نبود. شازده کوچولو هم نبود.

رفتم بودیم پارک طالقانی. یه جای قشنگ بود که دور و برش پر از درخت ها ی جور واجور بود. اون وسط یه خانواده بودن که داشتن میوه می خوردن. ما آروم از کنارشون رد شدیم و خیره شدیم به برگ درخت ها و سرمون رو به بالا بود. من یه پرتقال توی دست یکی از اون خانواده دیدم و گفتم : اگه پرتقال نبود. شازده کوچولو هم نبود.

نمی دونم حرفم رو شنیدن یا نه ولی همونطور که سرمون بالا بود یهو دیدیم یکی جلومون واستاده، یه آقای پیر که پرتقال دستشه. و بهمون تعارف می کرد. وقتی گفتیم مرسی ممنون با یه اطمینانی سرش رو دوباره تکون داد که همه ی پرتقال توی دستش رو برداشتیم. و خوردیم.


نویسنده:
پانته آ

Labels:

0 Comments:

Post a Comment

<< Home