آدمهای خوب شهر

Wednesday, July 14, 2010

وثیقه برای زندانی سبز

بعد از عاشورا دوستش را گرفتند.
چند روز قبل از عید صدایشان کرده بودند که سند بیاورید آزادش می کنیم. سند را برده بود یکی از این ادارات دولتی (که یادم نیست کدام بود) برای بازداشت که بعد ببرد اوین. توی اداره طبق معمول هم شلوغ بوده هم خیلی کسی عجله ای برای کارها نداشته انگار. آخر سر بعد از کمی این دست آن دست کردن می رود سراغ مسئول آنجا و بلند می گوید :"آقا من زندانی دارم می شه اینو زودتر ردیفش کنی که کارش نکشه به تعطیلی؟"
مرد ازش می پرسد:"جرمش چیه زندانیت؟"
"سبزه."
اول چند ثانیه ای سکوت می شود و نگاهش می کنند و بعد ناگهان انگار که همه به هیاهو می افتند. آقای مسئول این اداره دولتی راه می افتد سراغ کارش و کارمند ها یکهو سرعت می گیرند و خلاصه در چشم به هم زدنی کارش راه می افتد. موقع خداحافظی مسئول اداره در گوشش می گوید :"آزاد که شد، بهش بگین سال تحویل ما رو هم دعا کنه آقا."

2 Comments:

  • دلگیرم از زمانه ای که رنگ سبز شده جرم دلگیرم از زمانه ای که جرم جوانان مملکتی مانند ایران عزیز شده نظر دادن و رای دادن بهاونی که فکر می کردند درست انتخاب کردند

    By Anonymous سمیه, at 12:32 PM  

  • شما سبزا تو همون فکری هستید که همه دشمنامون تو فکرشن . برای بی بصیرتی بیش از حدتون متاسفم.

    By Anonymous Anonymous, at 10:32 AM  

Post a Comment

<< Home