همکاری دارم در زنجان که امروز تاسوعا کشیک بیمارستانی بود و بسیار اوقاتش تلخ بود...امروز دختر بچه ای را برایشان در اورژانس آورده بودند که به احتمال زیاد مورد تجاوز قرار گرفته بود...این خانم دکتر هم دقیق میشود و مادر بچه میگوید که زمین خورده است. دکتر از شدت تالم به مسوولین بیمارستان میگوید و آنها میگویند دنبال شر نگرد...خانم دکتر در وانفسای انتخاب بین سکوت تلخ و فریاد حق ، حق را بر میگزیند و موضوع را به مقامات گزارش میکند...خسته بود بهش گفتم گرچه در هیات و تکیه نبودی ولی مثل حسین ، به روزمرگی گورستانی نهیب هیهات زدی...
Labels: همکار، همدرس، هم...
1 Comments:
دمش گرم. اما حالا راوی اون آخر به صحرای کربلا نمیزد کارش راه نمیافتاد؟ آخه چه ربطی به حسین داره؟
By Anonymous, at 6:05 PM
Post a Comment
<< Home