آدمهای خوب شهر

Friday, April 22, 2011

راننده و قران

توی تاکسی بودم و قبل از اذان بود. رادیو داشت قرآن پخش می‌کرد.
من موبایلم رو در آوردم که به یکی از بچه ها زنگ بزنم. راننده صدای رادیو را کم کرد تا وقتی من حرف می‌زنم روی قرآن نباشه. (چقدر رو قرآن حرف زدن برامون عادی شده) وقتی تلفنم تمام شد راننده دوباره صدای رادیو را زیاد کرد.
 
نویسنده: ناشناس

Labels:

2 Comments:

  • یکی از دوستان تحریریه امسال مدرس دانشگاه شهرستان محل اقامتش شده. پیام داده فلانی دارم برای عمل جراحی یکی از دخترای دانشجو که خانوادش بضاعت مالی نداره پول جمع می‌کنم. اگه میخوای شریک باشی بسم‌الله. اینکه یه نفر با شأن مدرس و استاد دانشگاه کاری رو انجام میده که خیلی از رفقا بعد از فارغ‌التحصیلی اون تیپ کارها رو دیگه بو سیدن گذاشتن کنار گاهی هم اصلا روشون نمیشه انجام بدن خیلی باشکوهه. پیر شی الهی خواهر.
    راستی! این قضیه رو تو یکی از جلسات دوره‌ای رفقامون تعریف کردم. حاج عباس رفیقمون سه‌پیچ قضیه شده برای کمک. بعد یکی از رفقای دیگه که نمی‌دونم رئیس یا مدیر یه مجموعة خیریه هست رو لینک کرده با حضرت استاد.
    عباس جون دمت گرم! ایشالا تو هم هیئت علمی دانشگاه تهران بشی منم بشم شاگردت بعد بذار همین‌جور بمیرم برات از کسی هم کمک نگیر.
    aem

    By Anonymous Anonymous, at 8:54 AM  

  • باز زدی تو فاز اسلامی؟ که چی آخه؟

    By Anonymous Anonymous, at 10:55 AM  

Post a Comment

<< Home