آدمهای خوب شهر

Saturday, July 16, 2011

نان تازه

یکی از کلاس های صبح دانشگاه تشکیل نشد و ما تصمیم گرفتیم توی یکی از قهوه خونه های اطراف دانشگاه صبحانه بخوریم. تجربه ی بودن توی اون محیط برای هممون تازگی داشت، برای همین هر کشف تازه ای رو با صدای بلند به بقیه اعلام می کردیم. مثل این که هرکس که می اومد تو ی قهوه خونه به همه سلام می کرد. حتی به ما : سلام خانوما!!! منتظر سفارشمون بودیم که من یک کشف جدید کردم: بچه ها! بعضی از مشتری ها نون تازه گرفتن... نونشونو با خودشون میارن!!! مورد مکشوف، آقایی بود که همون لحظه داشت سفارشش رو به صاحب قهوه خونه میداد که اتقافا جلوی ما بود... هنوز به میزی که می خواست پشتش بشینه نرسیده بود که برگشت و
 یه سوم نونشو گذاشت روی میز ما!!!! ....خیلی چسبید...توی تموم روزم بوی نون سنگک میومد

نویسنده: مهرنوش

Labels:

0 Comments:

Post a Comment

<< Home