راننده و کیف پول گمشده
خدا رو شکر همة مسافرا میدون که رسیدیم پیاده شدن. گفتم آقا ببخشید شما دربست میرید. گفت بله کجا برم. گفتم همین مسیر رو برگردید لطفاً. داشت دور میزد که برگرده، ضلع شمال غربی میدون زد کنار گفت: ببخشید یه سؤال بپرسم؟ گفتم بفرمایید. گفت: شما احیاناً کیف پولتون رو جا نذاشتید منزل. یه خنده ریز کردم گفتم آره جا گذاشتم. یه لبخند خوشگل زد، گفت پسرم نمیخواد برا کرایه برگردی خونه، برو به کارت برس. گفتم: پدرجان اینطوری که نمیشه، از خجالت میمیرم. گفت: صدبار تا حالا برا خودم پیش اومده، بیخیال، برو خدا پشت و پناهت.
تو جیب شلوارم گشتم، 300 تومن پول خرد همرام بود، گفتم پس این رو بگیرید، بقیهش رو از طرف شما میدم به یه نیازمند، حلال کنید ما رو. پول رو گرفت گفت: اصلاً کرایهت همین 300 تومن میشه، یعنی اصلاً نخواست منت سرم بذاره.
بعضی آدمای خوب به آدم انگیزه زندگی میدن. خیلی خوبن
Labels: راننده ها
0 Comments:
Post a Comment
<< Home