عصر در مسیری غیر از مسیر همیشگی سمند شادی, دوباره سمند شادی جلوی ما می ایستد و سوارمان می کند. آقای راننده یا همان مدیریت سمند شادی به همه یکی با خطاب کردن خانم و آقا سلام می کند. بعد لیوانی جوجه ای را به همه تعارف می کند که پر از آب نبات است. با رویی خوش تا انتهای مسیر با ما صحبت می کند و سرآخر هنگام خداحافظی می گوید لبخند یاتون نره.
"همیشه در سخت ترین لحظه ها لبخند بزن شاید کسی عاشق لبخند تو شد."
نویسنده:
شهرزاد
Labels: راننده ها
6 Comments:
من یه بار تو روزنومه درباره ی سمند شادی خوندم.ولی تا حالا ندیدمش.
باز هم می گم که این وبلاگ آدمو یه کم به زندگی و به این شهر امیدوار می کنه.
By Anonymous, at 5:17 PM
هیچ وقت خودم رو آدم احساساتی /ای نمی دونستم
یعنی همیشه خودم رو کرگدن تر از اینها حساب می کردم
به هر حال در تمام مدتی که داشتم پشتهاتون رو می خوندم ( می بلعیدم ) اشک دور چشام حلقه زده بود
با لبخندی که ......خیلی وقته فراموشش کرده بودم
ممنون
By Anonymous, at 8:54 PM
تصحیح : پشت = پست
By Anonymous, at 8:55 PM
سلام علیکم
این خیلی خوبه که شما دارین از آدمای خوب می نویسین. خیلی وقته حرف ما فقط از بدی هاست
By Anonymous, at 3:44 AM
ببین یه روزم مثه ما با شرکت واحد اینور و اونوربرو بعد تو پاورقیت بنویس دل خوش سیری چند؟ما اینقدر پول داریم که نیاز به شرکت واحد نداشته باشیم ولی همیشه یه تاکسی نماینده ی خروار نیستبرو بقیه رو هم ببین اون وقت دلت نمیاد سوار تاکسی شی
shahresholoogh.blogfa
By Anonymous, at 11:00 AM
سلام به گرد آوردنده و نویسنده این وبلاگ .
ما آمها خیلی خیلی از این اتفاقات در اطرافمون میبینیم هر روز . نمیدونم چرا نمیتونیم باور کنیم که اینها میتونه نشونه خوبی باشه !
همش منتظریم باهامون با دوز و کلک رفتار کنن . اگه واقعا" کسی سر خیر خواهی و حسن نیت برامون کاری انجام بده منتظر یک پس زمینه بد هستیم . تقصیر خودمون نیست . روزگار ما را اینجور بار آورده .
اینو میخواستم بگم که ممنون از اینکه باعث میشید با یک دید بهتر میتونیم ببینیم بقیه را .
من بازم میام با یک کامنت ارزشمند
By Anonymous, at 4:35 AM
Post a Comment
<< Home